سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بستک هدی

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان گرامی: السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

امروز می‌خواهم داستان زیبایی از زندگی یاران پیامبر رو برای شما عزیزان بنویسم.

این داستان در دوران خلیفه دوم عمر (رض) اتفاق افتاده است.

شخصی از افراد قبیله خزرج(از اهالی مدینه) به خطا کشته می‌شود. در این گونه قتل‌ها خون‌بهای مقتول بر عاقله‌ی قاتل تقسیم می‌شود.(عاقله: تمام کسانی که از شخص میراث می‌برند)

افرادی مشخص شدند تا اسامی این افراد رو بنویسند و سهمیه‌ی هر یک رو  بگیرند و به اولیای دم تحویل دهند.

اولین نفر در این لیست شخصی بود به نام قیس بن سعد بن عُبادة .

دو نفر صبح زود بعد از نماز صبح به در خانه‌ی قیس رفتند تا کار خود را شروع کنند. کنیز قیس درب را باز کرد و گفت: قیس جهت کار به مزرعه رفته، او را در آنجا بیابید.

آن دو نفر وقتی وارد مزرعه‌ی قیس شدند او را در حال جمع‌آوری هسته خرما دیدند که چوبی نیز در دست داشت وبعضی از هسته‌ها را از زیر خاک در ‌می‌آورد و در زنبیل می‌ریخت.

سلام کردند و جواب سلام را نیز شنیدند.

­­­­­قیس نگاهی به آنها کرد و گفت: حتما با من کاری دارید که تا اینجا آمده‌اید.

ــ : بله

قیس گفت: شتر لنگی دارم که از گله جا مانده، برایش هسته خرما جمع می‌کنم تا کنیزم آنها بکوبد و خیس کند و به شتر لنگ بدهد. بگذارید کارم تمام شود بعد در خدمت شما هستم.

وقتی آن وضعیت را دیدند با خود گفتند: عجب کاری کردیم او خیلی زحمت بکشد، آن شتر لنگش را به ما خواهد داد.

خلاصه صبر کردند تا کار قیس تمام شد و به خانه او رفتند.

کنیز برای او صبحانه آورد: نان خشک و آب و نمک

آن دو نفر با دیدن این صحنه بیشتر نگران شدند، ولی صبر کردند تا آخر کار را ببینند.

قیس پس از خوردن صبحانه گفت: الحمد لله چه نعمتی، نان! آب! نمک! که می‌تواند شکر آن را به جا آورد؟

سپس گفت: حالا کار شما

آنها مساله قتل را بازگو کردند و گفتند که ما اتفاقی نام شما را در ابتدای این لیست نوشته‌ایم.

قیس گفت: خیر است. آیا به نزد دیگری نیز رفته‌اید؟

گفتند: خیر

گفت: پس لازم نیست من خود آن صد شتر را می‌دهم.

آن دو نفر با تعجب گفتند: نه به آن هسته‌ی خرما جمع کردنت و نان و نمک و آب خوردنت و نه به آن صد شتر دادنت؟!

قیس گفت: بله، پیامبر ما را اینگونه تربیت نموده:  هسته خرما جمع کنیم تا شتر لنگ را نگه داریم، و نان و نمک و آب بخوریم و گله‌های شتر نگه داریم تا در این چنین وقتی دیه مسلمانی را بدهیم.؟!

دوستان عزیز نتیجه‌ی داستان رو شما بنویسید.

 

 

 


ارسال شده در توسط سعید ابراهیمی بجد

 

قال الله تعالی: قل... تعالَوا إلی کلمةٍ سواءٍ بَیننا و بینکم ألّانَعبُدَ إلّا اللهَ و لانُشرِکَ به شیئاً و لایَتّخِذَ بعضُنا بعضاً أرباباً من دون الله (آل عمران64)

با دوستان مضایقه در عمر و مال نیست           صد جان فدای یار نصیحت نیوش کن{خواجه شیراز}

دوستان عزیز، السلام علیکم

از اینکه چند روزی نبودم از شما معذرت می‌خوام. خلاصه منو ببخشید!!!؟

این چند روز در فکر این بودم که سخنان قرآن را از کجا شروع کنم و با زبان ساده به گوش دیگران برسانم، تا اینکه به آیه فوق برخوردم.

خصوصیت آیه فوق چیست؟

این آیه در خطاب به اهل کتاب(یهود و نصاری و ...) فقط به نکته مشترک و مهم اشاره می‌کند. از آنها می‌خواهد تا پیام پیامبران خود را به یاد آورند و فقط به آن ایمان بیاورند.

نکته مشترک: آنست که تمام پیامبران برای رساندن آن به مردم، از طرف خداوند مبعوث شدند و رنج‌های بسیار تحمل کردند.

دور کردن انسان‌ها از عبادت طاغوت ودعوت آنها به عبادت خداوند یکتا

و اما نکته مهم:توحید در عبادت خداوند و عدم شرک به آن ذات واحد و یگانه

سوال: چرا توحید نکته مشترک همه ادیان و پیامبران است و مهمترین چیزی است که به تبلیغ آن موظف شده‌اند؟

زیرا خداوند هر گناهی را ممکن است مورد عفو و بخشش قرار دهد جز شرک به خداوند در عبادت.

خداوند می‌فرماید: إنّ اللهَ لایَغفِرُ أن‌یُّشرَکَ به و یَغفِرُ ما دون ذالک لمن یَّشاءُ{النساء 48 و166}

بله عزیزان، پس آگاه باشید توحید خداوند و عدم شرک به آن ذات خیلی مهم بوده و تنها ملاک قبول و یا عدم قبول تمام اعمال ما می‌باشد. در تایید این سخن این آیه را نیز بخوانید: ومَن یَّعمَلْ مِن الصّالحاتِ مِن ذَکرٍ أو أنثی و هو مُؤمنٌ فأولئِکَ یَدخُلونَ الجَنَّةَ و لایُظلَمُونَ نَقِیراً{النساء124}.

پس تنها شرط پذیرش اعمال: ایمان به خداوند و عدم شرک

إن شاء الله در آینده نزدیک در این مورد بیشتر با هم صحبت می‌کنیم.

دوستان عزیز لطفا من را از انتقا‌دها و پیشنهادهای سازنده خود محروم نسازید. 

منتظر شما هستم

التماس دعا


ارسال شده در توسط سعید ابراهیمی بجد

بسم الله الرحمن الرحیم

إنهم فتیة ءامنوا بربهم و زدناهم هدی

 

معرفی گروه فرهنگی هدی

گروه فرهنگی هدی حاصل اراده خداوند، تلاش یک معلم و خواست و همکاری دانش‌آموزان وی می‌باشد.

شالوده اصلی این گروه از کلاس‌های تابستانی آموزش قرآن در شهر بستک شروع شد. و دو سال به صورت آزمایشی ادامه داشت تا اینکه درخواست ادامه فعالیت آن توسط افراد این گروه به مسئول مربوطه اعلام شد.

هدف مهم این گروه:

 ایجاد برادری و الفت میان دانش‌آموزان

 پیداکردن استعداد‌ها و استفاده از آن

ارتقای سطح فکری، دینی و اجتماعی

انجام و سازماندهی فعالیت‌های فرهنگی در سطح جامعه

نامگذاری و علت آن:

به علت اینکه معلم مربوطه همیشه برای دانش‌آموزان درباره اصحاب کهف و موقعیت عملی جوانان صحبت می‌کرد و از آیه {إنّهُم فِتیةٌ ءامَنوا بِربِّهم وَ زِدناهُم هُدی«کهف13»} خیلی استفاده کرده بود. تصمیم براین شد تا نام این گروه نوپا از این آیه شریفه گرفته شود.

اولین فعالیت افراد گروه:

1- استحکام رابطه دوستی میان بچه‌ها از طریق سازماندهی افراد در مناسبت‌ها و مشکلات: کمک کردن و به عیادت مریض رفتن به صورت گروهی.

 2- ایجاد و تاسیس صندوق قرض الحسنة توسط افراد گروه: هر یک از افراد گروه در هر ماه خود را موظف به پرداخت مقدار معینی می‌داند و در صورت تمایل می‌تواند بیشتر نیز پرداخت نماید.

3- ایجاد روحیه تعلیم و تعلم و تشویق افراد گروه به درس و کلاس

4- تقویت روحیه دینی


ارسال شده در توسط سعید ابراهیمی بجد